پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
فهرست
صفحه اصلی-توضیحات
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
راهنما دربارهٔ مدیاویکی
جستجو
جعبه ابزار
زبان ها
ویکی باریستا
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
چای
(بخش)
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
=== افسانههای پیدایش چای === براساس افسانهای یکی از سالکان در کوه چای مشغول مراقبه بوده؛ ولی دائم چشمهایش بسته میشده. برای اینکه بتواند چشمهایش را باز نگه دارد پلکهایش را میبرد و به درون کوهستان پرتاب میکند. از آن پلک گیاهی بنام چای میروید که هدیه ایست از طرف خداوند برای افرادی که به [[مراقبه]] ([[مدیتیشن]]) مینشینند. براساس یک داستان قدیمی حدود پنج هزار سال قبل تعدادی برگ چای در اثر وزش باد به درون یک فنجان آب داغ که در دست «[[شن نونگ]]» امپراتور چین بود، افتاد و حاکم نتیجه این حادثه را به عنوان یک تحول بزرگ برای آب ساده و بی طعم اعلام کرد. در پی آن مصرف چای همهگیر شد. در یک افسانه عامه چینی، [[شن نونگ]] (Shennong)، امپراتور چین ابداعکننده اسطورهای [[کشاورزی]] و طب چینی حدود ۵۰۰۰ سال پیش در حال سفر بوده است. وی که به دلیل تبحرش در روشهای علمی مشهور بوده، بر این اعتقاد بود که مطمئنترین روش برای نوشیدن آب این است که ابتدا آن را بجوشانند. یک روز متوجه شد که تعدادی برگ در داخل آبی افتاده که وی آن را جوشانده بود. پادشاه نکته بین و کنجکاو جرعهای از آن را نوشید و از طعم مطلوب و خواص نیروبخش آن شگفت زده شد. برخی از افسانههای دیگر میگویند که امپراتور خواص طبی برخی از گیاهان را برای خود آزمایش میکرد، که برخی از آنها سمی بودند، اما آزمایش بر روی چای نشان داد که آن نوشدارو است. داستان [[شن نونگ]] در کتاب «لویو چا جینگ» نیز که یک اثر قدیمی مربوط به این موضوع است، ذکر شده است. یک اسطوره چینی که در مکاتب [[بودائیسم]] و بودیهارما (Bodhiharma) رایج است با کشف چای اعتبار یافته است. بودیهارما، راهب نیمه افسانهای بودائی، پایهگذار مکتب بودائی Chan به چین سفر کرد. او چون طی عمل تمرکز حواس به خواب فرورفته بود، خشمگین شد و از اینرو پلکهای چشمان خود را قطع کرد. بوتههای چای از نقطهای روئید که وی پلکهای خود را درآنجا انداخت. برخی اوقات، این داستان را دربارهٔ [[گوتاما بودا]] به جای بودیهارما بازگو میکنند. شن نونگ، پادشاه چین، که در سالنامههای چینی او را تقریباً مشوق هر امر نیکی میدانند، در سال ۲۷۵۰ قبل از میلاد بر تخت نشست. او در یک شب بهاری زیبا، در سال ۲۷۳۷ قبل از میلاد، زیر درختی در چشماندازی تپهای در منطقهٔ یانگ تسه کیانگ در یکی از قصرهای خود کنار سوگلی دربار نشسته بود. وقتی برای او [[آب آشامیدنی]] را میجوشاندند چند برگ از شاخه درخت چای وحشی را که به خاطر بوی خوش شکوفهها یش آن را در باغ قصر کاشته بودند در آب ریختند و بدین ترتیب چای کشف شد!<ref>نویسنده :آرند فولرز، کتاب:چای، نشر ققنوس 1381</ref>
خلاصه:
لطفاً توجه داشته باشید که همهٔ مشارکتها در ویکی باریستا ممکن است توسط دیگر مشارکتکنندگان تغییر یابند، ویرایش یا حذف شوند. اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (
ویکی باریستا:حق تکثیر
را برای جزئیات بیشتر ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایش
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
تغییر عرض محدود محتوا