محرکهای زیرآستانهای: تفاوت میان نسخهها
جز ۱ نسخه واردشده برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه |
جز The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles). برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
=== شنیداری (reversing یا برگردان موسیقی…) === | === شنیداری (reversing یا برگردان موسیقی…) === | ||
محرکهای شنیداری پیامهاییاند که با بلندایی آرامتر از آستانهٔ شنوایی فرد نجوا میشوند یا اینکه بهصورت برگردان در فرایندی با نام «[[نهانسازی در برگردان|واروننگاری]]» به گوش شنونده میرسند. ادعا میشود این پیامها در ناخودآگاه شنونده تأثیر میکنند. دو روش اصلی برای نوع شنیداری پیامهای سابلیمینال عبارتند از پیامهای پنهان که به صورت نجوا تولید میشوند و پیامهای ساکت یا سایلنت سابلیمینال که در این موارد هیچ صدایی پخش نشده و تنها تغییر فرکانس هدف پیام را القا میکند؛ مثلاً در سال ۱۹۸۸ [[قاتل زنجیرهای]] [ریچارد رامیرز]، در دادرسیاش چنین اظهار کرد که موسیقی گروه [ایسی/دیسی] و بهویژه آهنگ «ولگرد شب» از آلبوم ''[[بزرگراهی به جهنم]]'' الهامبخش او برای ارتکاب جنایت بودهاست.<ref name="watkins">{{یادکرد وب | محرکهای شنیداری پیامهاییاند که با بلندایی آرامتر از آستانهٔ شنوایی فرد نجوا میشوند یا اینکه بهصورت برگردان در فرایندی با نام «[[نهانسازی در برگردان|واروننگاری]]» به گوش شنونده میرسند. ادعا میشود این پیامها در ناخودآگاه شنونده تأثیر میکنند. دو روش [[اصلی]] برای نوع شنیداری پیامهای سابلیمینال عبارتند از پیامهای پنهان که به صورت نجوا تولید میشوند و پیامهای ساکت یا سایلنت سابلیمینال که در این موارد هیچ صدایی پخش نشده و تنها تغییر فرکانس هدف پیام را القا میکند؛ مثلاً در سال ۱۹۸۸ [[قاتل زنجیرهای]] [ریچارد رامیرز]، در دادرسیاش چنین اظهار کرد که موسیقی گروه [ایسی/دیسی] و بهویژه آهنگ «ولگرد شب» از آلبوم ''[[بزرگراهی به جهنم]]'' الهامبخش او برای ارتکاب جنایت بودهاست.<ref name="watkins">{{یادکرد وب | ||
| نشانی = http://www.av1611.org/rock.html | | نشانی = http://www.av1611.org/rock.html | ||
| عنوان = Rock Music: The Devil's Advocate | | عنوان = Rock Music: The Devil's Advocate | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
دکتر ا.و. اسکریپچر مدیر آزمایشگاه بخش روانشناسی [[دانشگاه ییل]] در سال ۱۸۹۷ کتابی با نام ''روانشناسی نوین'' منتشر کرد که در آن برای نخستین بار به تشریح بنیادی پیامهای زیرآستانهای پرداخت.<ref name="straightdope">[http://www.straightdope.com/classics/a1_187.html ''The Straight Dope: Does subliminal advertising work?''], The Straight Dope، بازیابی در ۱۱ اوت ۲۰۰۶</ref> | دکتر ا.و. اسکریپچر مدیر آزمایشگاه بخش روانشناسی [[دانشگاه ییل]] در سال ۱۸۹۷ کتابی با نام ''روانشناسی نوین'' منتشر کرد که در آن برای نخستین بار به تشریح بنیادی پیامهای زیرآستانهای پرداخت.<ref name="straightdope">[http://www.straightdope.com/classics/a1_187.html ''The Straight Dope: Does subliminal advertising work?''], The Straight Dope، بازیابی در ۱۱ اوت ۲۰۰۶</ref> | ||
از آن پس در مورد توانمندی پدیدهٔ ادراک زیرآستانهای، ادعاهای بسیاری شنیده شده که شاید شناختهشدهترین آنها در سال ۱۹۵۷ ازسوی [[جیمز ویکاری]] یک فروشندهٔ پژوهشگر مطرح گردیدهاست. او مدعی شد که در طول یک دورهٔ شش هفتهای به ۴۵۶۹۹ مشتری در سینمایی واقع در [[فورت لی]] [[نیوجرسی]] در میان فیلم [[پیکنیک (فیلم)|پیکنیک]] دو پیام تبلیغاتی نشان داده شده بود: «گرسنهاید؟ پاپکُرن بخورید» و «[[کوکاکولا]] بنوشید» که به گفتهٔ او در هر ۵ ثانیه یکبار به مدت سههزارم ثانیه این پیامها نمایش داده شده بودند. زمان آن پیامها چنان کوتاه بودند که آنها هرگز آگاهانه ازسوی کسی دریافت نمیشدند، اما ویکاری ادعا کرد که در طول این دوره ۶ هفتهای باهمهٔآنکه مشتریان از پیامها ناآگاه بودند، فروش پاپکُرن، ۵۷٫۸٪ و فروش کوکاکولا، ۱۸٫۱٪ افزایش یافتند.<ref name="straightdope"/><ref name="snopes">{{Citation |title=Urban Legends Reference Pages: Business (Subliminal Advertising) |publisher=The Urban Legends Reference Pages |url=http://www.snopes.com/business/hidden/popcorn.asp |accessdate=2006-08-11}}</ref> ویکاری اصطلاح «''آگهی زیرآستانهای''» را برای نخستینبار بهکار برد و آنگاه شرکت تبلیغاتی فرافکنی زیرآستانهای را براساس آن آزمایش شش هفتهای بنیان نهاد. بههرروی او هرگز شرح تفصیلی از بررسیهایش منتشر نساخت و هیچ گواه مستقلی نیز در پشتیبانی ادعاهایش ارائه نشد. سرانجام در سال ۱۹۶۲، او اقرار نمود که پژوهش نخست، ساختگی بوده و چیزی جز بستری بهجهت بازاریابی نبودهاست.<ref>Boese, Alex (2002). ''The Museum of Hoaxes: A Collection of Pranks, Stunts, Deceptions, and Other Wonderful Stories Contrived for the Public from the Middle Ages to the New Millennium'', E.P. Dutton, {{ISBN|0-525-94678-0|en}}. pp. 137–38.</ref><ref>The Committee for Skeptical Inquiry: [http://www.csicop.org/si/show/cargo-cult_science_of_subliminal_persuasion/ The Cargo-Cult Science of Subliminal Persuasion] by Anthony R. Pratkanis</ref> شواهد نیز این اقرارها را تأیید نمودند.<ref name="snopes"/> گرچه پیش از اعترافات ویکاری، ادعاهای او در کتاب ''راغبان پنهان'' اثر [[وینس پکارد]] ترویج شدند<ref name="lantos">{{Citation |last=Lantos |first=Geoffrey P. |title=The Absolute Threshold Level and Subliminal Messages |publisher=Stonehill College |url=http://faculty.stonehill.edu/glantos/Lantos1/PDF_Folder/BA344_PDF/Exercise%2046.pdf |format=[[PDF]] |accessdate=2007-03-01 |archiveurl=https://web.archive.org/web/20070318043355/http://faculty.stonehill.edu/glantos/Lantos1/PDF_Folder/BA344_PDF/Exercise%2046.pdf |archivedate=۱۸ مارس ۲۰۰۷ |dead-url=yes}}</ref> و جنجالی عمومی را در مورد [[تئوری توطئه]] دولتها و جریانات برای استفاده از این شیوه در جهت منافع خود، برپا نمودند.<ref name=popcorn>{{Citation |title=Subliminal messages in movies and media |url=http://www.chokingonpopcorn.com/popcorn/?p=391 |accessdate=2008-05-21 |archive-date=9 مارس 2009 |archive-url=https://web.archive.org/web/20090309000507/http://www.chokingonpopcorn.com/popcorn/?p=391}}</ref> پرداختن به تبلیغات زیرآستانهای در سال ۱۹۵۸ متعاقب این امر در [[بریتانیا]] و [[استرالیا]]<ref>{{Citation |work=Skeptical Inquirer |date=Spring 1992 |publisher=Committee for the Scientific Investigation of Claims of the Paranormal |title=The Cargo-Cult Science of Subliminal Persuasion |pages=260–272 |last=Pratkanis |first=Anthony R. |url=http://www.csicop.org/si/9204/subliminal-persuasion.html |accessdate=2006-08-11 |archiveurl=https://web.archive.org/web/20060810055233/http://www.csicop.org/si/9204/subliminal-persuasion.html |archivedate=۱۰ اوت ۲۰۰۶ |dead-url=yes}}</ref> و شبکههای رادیو-تلویزیونی آمریکا ممنوع گردید.<ref name="snopes"/> | از آن پس در مورد توانمندی پدیدهٔ ادراک زیرآستانهای، ادعاهای بسیاری شنیده شده که شاید شناختهشدهترین آنها در سال ۱۹۵۷ ازسوی [[جیمز ویکاری]] یک فروشندهٔ پژوهشگر مطرح گردیدهاست. او مدعی شد که در طول یک دورهٔ شش هفتهای به ۴۵۶۹۹ مشتری در سینمایی واقع در [[فورت لی]] [[نیوجرسی]] در میان فیلم [[پیکنیک (فیلم)|پیکنیک]] دو پیام تبلیغاتی نشان داده شده بود: «گرسنهاید؟ پاپکُرن بخورید» و «[[کوکاکولا]] بنوشید» که به گفتهٔ او در هر ۵ ثانیه یکبار به مدت سههزارم ثانیه این پیامها نمایش داده شده بودند. زمان آن پیامها چنان کوتاه بودند که آنها هرگز آگاهانه ازسوی کسی دریافت نمیشدند، اما ویکاری ادعا کرد که در طول این دوره ۶ هفتهای باهمهٔآنکه مشتریان از پیامها ناآگاه بودند، فروش پاپکُرن، ۵۷٫۸٪ و فروش کوکاکولا، ۱۸٫۱٪ افزایش یافتند.<ref name="straightdope"/><ref name="snopes">{{Citation |title=Urban Legends Reference Pages: Business (Subliminal Advertising) |publisher=The Urban Legends Reference Pages |url=http://www.snopes.com/business/hidden/popcorn.asp |accessdate=2006-08-11}}</ref> ویکاری اصطلاح «''آگهی زیرآستانهای''» را برای نخستینبار بهکار برد و آنگاه شرکت تبلیغاتی فرافکنی زیرآستانهای را براساس آن آزمایش شش هفتهای بنیان نهاد. بههرروی او هرگز شرح تفصیلی از بررسیهایش منتشر نساخت و هیچ گواه مستقلی نیز در پشتیبانی ادعاهایش ارائه نشد. سرانجام در سال ۱۹۶۲، او اقرار نمود که پژوهش نخست، ساختگی بوده و چیزی جز بستری بهجهت [[بازاریابی]] نبودهاست.<ref>Boese, Alex (2002). ''The Museum of Hoaxes: A Collection of Pranks, Stunts, Deceptions, and Other Wonderful Stories Contrived for the Public from the Middle Ages to the New Millennium'', E.P. Dutton, {{ISBN|0-525-94678-0|en}}. pp. 137–38.</ref><ref>The Committee for Skeptical Inquiry: [http://www.csicop.org/si/show/cargo-cult_science_of_subliminal_persuasion/ The Cargo-Cult Science of Subliminal Persuasion] by Anthony R. Pratkanis</ref> شواهد نیز این اقرارها را تأیید نمودند.<ref name="snopes"/> گرچه پیش از اعترافات ویکاری، ادعاهای او در کتاب ''راغبان پنهان'' اثر [[وینس پکارد]] ترویج شدند<ref name="lantos">{{Citation |last=Lantos |first=Geoffrey P. |title=The Absolute Threshold Level and Subliminal Messages |publisher=Stonehill College |url=http://faculty.stonehill.edu/glantos/Lantos1/PDF_Folder/BA344_PDF/Exercise%2046.pdf |format=[[PDF]] |accessdate=2007-03-01 |archiveurl=https://web.archive.org/web/20070318043355/http://faculty.stonehill.edu/glantos/Lantos1/PDF_Folder/BA344_PDF/Exercise%2046.pdf |archivedate=۱۸ مارس ۲۰۰۷ |dead-url=yes}}</ref> و جنجالی عمومی را در مورد [[تئوری توطئه]] دولتها و جریانات برای استفاده از این شیوه در جهت منافع خود، برپا نمودند.<ref name=popcorn>{{Citation |title=Subliminal messages in movies and media |url=http://www.chokingonpopcorn.com/popcorn/?p=391 |accessdate=2008-05-21 |archive-date=9 مارس 2009 |archive-url=https://web.archive.org/web/20090309000507/http://www.chokingonpopcorn.com/popcorn/?p=391}}</ref> پرداختن به [[تبلیغات]] زیرآستانهای در سال ۱۹۵۸ متعاقب این امر در [[بریتانیا]] و [[استرالیا]]<ref>{{Citation |work=Skeptical Inquirer |date=Spring 1992 |publisher=Committee for the Scientific Investigation of Claims of the Paranormal |title=The Cargo-Cult Science of Subliminal Persuasion |pages=260–272 |last=Pratkanis |first=Anthony R. |url=http://www.csicop.org/si/9204/subliminal-persuasion.html |accessdate=2006-08-11 |archiveurl=https://web.archive.org/web/20060810055233/http://www.csicop.org/si/9204/subliminal-persuasion.html |archivedate=۱۰ اوت ۲۰۰۶ |dead-url=yes}}</ref> و شبکههای رادیو-تلویزیونی آمریکا ممنوع گردید.<ref name="snopes"/> | ||
در همان سال ویکاری آزمایشی را در تلویزیون [[کانادا]] ترتیب داد که در آن پیام «هماکنون تلفن بزنید» را صدها بار به صورت سریع از نظر بینندگان میگذراند که البته هیچ نتیجه قابل توجهی را در افزودن تلفنهای زده شده، دربر نداشت.<ref name="straightdope"/> | در همان سال ویکاری آزمایشی را در تلویزیون [[کانادا]] ترتیب داد که در آن پیام «هماکنون تلفن بزنید» را صدها بار به صورت سریع از نظر بینندگان میگذراند که البته هیچ نتیجه قابل توجهی را در افزودن تلفنهای زده شده، دربر نداشت.<ref name="straightdope"/> |
نسخهٔ ۹ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۴
محرکهای زیرآستانهای (انگلیسی Subliminal stimuli) در تقابل با محرکهای فراآستانهای به هرگونه محرک حسی که پایینتر از آستانهٔ مطلق فردی برای ادراک آگاهانه باشد گفته میشود. مفهوم ادراک زیرآستانهای از اینرو شایان توجه است که میگوید اندیشه، احساسات و رفتار مردم متأثر از محرکی است که علیرغم عدم آگاهی از آن، ادراک میگردد. این پدیده ابتدا در سال ۱۸۹۷ مطرح شد، ولی در ۱۹۵۷ جستار «پیامهای زیرآستانهای»، هنگامی که آگهیسازان و چیرهدستان وادی تبلیغات، ادعای کاربرد بالقوهٔ آن را در تحریک خریداران مطرح ساختند، به گفتمانی جنجالی بدل شد. این در حالیست که پژوهشهای علمی متعاقب، از سنجش بیشتر این ادعاهای بازاریابی، در غیاب یک اثر دارونمایی صِرف، برای رسیدن به نتایجی درخور اعتماد، ناتوان بودهاند.
انواع
در تقابل با محرکهای فرا آستانهای، محرکهای زیرآستانهای، گونهای از محرکهای حسی، هستند که پایینتر از آستانه مطلق ادراک آگاهانه قرار میگیرند. توجه به فاصله دو مولفه آستانه عینی و آستانه ذهنی در یک ادراک فرا آستانهای میتواند در روشنتر شدن این معنا ما را یاری رساند؛ در ادراک زیرآستانهای محرک از آستانهٔ عینی مخاطب میگذرد، به عبارت دیگر، توسط حواس تشخیص داده میشود، اما از آستانهٔ ذهنی نمیگذرد، یعنی به هوشیاری نمیرسد و نمیتوان آن را به زبان آورد. بنابراین، اگر یک محرک از آستانهٔ عینی فرد عبور کند اما به آستانهٔ ذهنی نرسد، آن گاه ادراک زیرآستانهای رخ خواهد داد.[۱]محرکهای زیرآستانهای را به دو شکل دیداری و شنیداری و حسی طبقهبندی میکنند.
دیداری (پنهان کردن عکس در فریمهای فیلم)
محرکهای دیداری تصاویری اند که زودتر از دریافت بیننده از جلو چشمش عبور میکنند یا اینکه بهصورت نهانی در نگارهای گنجانده شدهاند. ادعا میشود اینگونه تصاویر در ناخودآگاه بیننده تأثیر میکنند؛ مثلاً در سال ۲۰۰۷، نشان داده شد نمایش زیرآستانهای پرچم اسرائیل اثری تعدیلکننده روی نظریات سیاسی و رفتار داوطلبان اسرائیلی مشارکتکننده در یک رأیگیری داشتهاست. اثر این پدیده هنگامیکه تصویر بههمریختهٔ همان پرچم در نمایی زیرآستانهای نمایش داده شد، ایجاد نگردید.[۲]
شنیداری (reversing یا برگردان موسیقی…)
محرکهای شنیداری پیامهاییاند که با بلندایی آرامتر از آستانهٔ شنوایی فرد نجوا میشوند یا اینکه بهصورت برگردان در فرایندی با نام «واروننگاری» به گوش شنونده میرسند. ادعا میشود این پیامها در ناخودآگاه شنونده تأثیر میکنند. دو روش اصلی برای نوع شنیداری پیامهای سابلیمینال عبارتند از پیامهای پنهان که به صورت نجوا تولید میشوند و پیامهای ساکت یا سایلنت سابلیمینال که در این موارد هیچ صدایی پخش نشده و تنها تغییر فرکانس هدف پیام را القا میکند؛ مثلاً در سال ۱۹۸۸ قاتل زنجیرهای [ریچارد رامیرز]، در دادرسیاش چنین اظهار کرد که موسیقی گروه [ایسی/دیسی] و بهویژه آهنگ «ولگرد شب» از آلبوم بزرگراهی به جهنم الهامبخش او برای ارتکاب جنایت بودهاست.[۳] دیوید جان اوتس، یکی از بنیانگذاران نظریه برگردان گفتار مدعی شد آهنگ «بزرگراهی به جهنم» در همان آلبوم، دربردارندهٔ پیامهای نهانسازی شدهٔ، «قانون منم»، «نام من ابلیس است» و «او از آن دوزخ است» در برگردان خود است[۴] که ممکن است در برانگیختن قاتل مؤثر بوده باشند.
تاریخچه
دکتر ا.و. اسکریپچر مدیر آزمایشگاه بخش روانشناسی دانشگاه ییل در سال ۱۸۹۷ کتابی با نام روانشناسی نوین منتشر کرد که در آن برای نخستین بار به تشریح بنیادی پیامهای زیرآستانهای پرداخت.[۵]
از آن پس در مورد توانمندی پدیدهٔ ادراک زیرآستانهای، ادعاهای بسیاری شنیده شده که شاید شناختهشدهترین آنها در سال ۱۹۵۷ ازسوی جیمز ویکاری یک فروشندهٔ پژوهشگر مطرح گردیدهاست. او مدعی شد که در طول یک دورهٔ شش هفتهای به ۴۵۶۹۹ مشتری در سینمایی واقع در فورت لی نیوجرسی در میان فیلم پیکنیک دو پیام تبلیغاتی نشان داده شده بود: «گرسنهاید؟ پاپکُرن بخورید» و «کوکاکولا بنوشید» که به گفتهٔ او در هر ۵ ثانیه یکبار به مدت سههزارم ثانیه این پیامها نمایش داده شده بودند. زمان آن پیامها چنان کوتاه بودند که آنها هرگز آگاهانه ازسوی کسی دریافت نمیشدند، اما ویکاری ادعا کرد که در طول این دوره ۶ هفتهای باهمهٔآنکه مشتریان از پیامها ناآگاه بودند، فروش پاپکُرن، ۵۷٫۸٪ و فروش کوکاکولا، ۱۸٫۱٪ افزایش یافتند.[۵][۶] ویکاری اصطلاح «آگهی زیرآستانهای» را برای نخستینبار بهکار برد و آنگاه شرکت تبلیغاتی فرافکنی زیرآستانهای را براساس آن آزمایش شش هفتهای بنیان نهاد. بههرروی او هرگز شرح تفصیلی از بررسیهایش منتشر نساخت و هیچ گواه مستقلی نیز در پشتیبانی ادعاهایش ارائه نشد. سرانجام در سال ۱۹۶۲، او اقرار نمود که پژوهش نخست، ساختگی بوده و چیزی جز بستری بهجهت بازاریابی نبودهاست.[۷][۸] شواهد نیز این اقرارها را تأیید نمودند.[۶] گرچه پیش از اعترافات ویکاری، ادعاهای او در کتاب راغبان پنهان اثر وینس پکارد ترویج شدند[۹] و جنجالی عمومی را در مورد تئوری توطئه دولتها و جریانات برای استفاده از این شیوه در جهت منافع خود، برپا نمودند.[۱۰] پرداختن به تبلیغات زیرآستانهای در سال ۱۹۵۸ متعاقب این امر در بریتانیا و استرالیا[۱۱] و شبکههای رادیو-تلویزیونی آمریکا ممنوع گردید.[۶]
در همان سال ویکاری آزمایشی را در تلویزیون کانادا ترتیب داد که در آن پیام «هماکنون تلفن بزنید» را صدها بار به صورت سریع از نظر بینندگان میگذراند که البته هیچ نتیجه قابل توجهی را در افزودن تلفنهای زده شده، دربر نداشت.[۵]
ادعاهای دیگر در مورد تأثیر شگفتآور ادراک زیرآستانهای در سال ۱۹۷۳ توسط ویلسون برایان کی در کتابهایش از جمله «اغوای زیرآستانهای» و «بهرهکشی جنسی رسانهها» مطرح شد. کی در آن کتب ادعا نموده بود که برای اغوای مصرفکنندگان، گاهی از نمادها یا واژههای جنسی زیر آستانه استفاده میشود.[۶] به باور او، باهمهاینکه واژههای جاسازی شده، آگاهانه دریافت نمیگردند ولی ناآگاهانه درک شده و باعث فراخوانی برانگیختگی جنسی شده که فراورده را برای خریداران، جذابتر مینمایند. اگر چه ادعاهای کی بسیار شناخته شده هستند، ولی هیچ مدرک مستقلی در پشتیبانی ادعای تأثیر چنین استفادههایی یا حتی وجود داشتن آنها موجود نیست.
به هر روی، نگرانی همگانی بسنده بود تا انجمن صنفی ارتباطات آمریکا (افسیسی) در سال ۱۹۷۴ دست بکار شود و بیانیهای صادر نماید که خطمشی آن بر این پایه باشد که تبلیغات زیرآستانهای «ضد منافع عمومی جامعه» بوده و «بهقصد فریب مردم میباشد».[۶]
همزمان در پژوهشی که توسط سازمان ملل صورت گرفت، چنین نتیجهگیری شد که «مفاهیم فرهنگی ناشی از تلقینات فکری زیرآستانهای تهدیداتی عمده برای حقوق بشر در سراسر جهان محسوب میشوند».[۱۲]
در سال ۱۹۷۸ شبکهٔ تلویزیونی KAKE-TV شهر ویچیتا در ایالت کانزاس آمریکا از پلیس مجوز ویژهای دریافت داشت تا پیامی زیرآستانهای را در گزارشی از قتلهای زنجیرهای آن ایالت در کوششی برای به دام انداختن قاتل آنها بگنجاند. پیام زیرآستانهای شامل جمله «همین حالا به پلیس زنگ بزن» و همچنین نمایی از یک عینک بود. عینک نیز ازاینرو گنجانده شده بود که در زمان قتل قربانی، عینکی روی کمد او قرار گرفته بود و پلیس چنان میانگاشت که دیدن این عینک شاید حس ترحم قاتل را برانگیزد. این تلاش نافرجام بود و پلیس نیز موردی از افزایش تماسها بعد از برنامه گزارش ننمود.[۱۳]
در سال ۱۹۸۵ در نوادا دو مرد جوان با نامهای جیمز ونس و ریموند بلکنپ ضمن پیمانی با یکدیگر برآنشدند تا همزمان خودکشی کنند. بههنگام شلیک گلوله، بلکنپ دردم جان باخت ولی ونس علیرغم آنکه سخت آسیب دید زنده ماند. خانوادهٔ قربانیان بر آن باور بودند که گروه هوی متال انگلیسی، جوداس پریست در این ماجرا مقصر اصلیاست. پس در سال ۱۹۹۰، دادخواستی بر این ادعا فراهم آوردند که آلبوم سال ۱۹۷۸ جوداس پریست طبقه آلوده دربردارندهٔ پیامهای نهانی، شامل عبارت «انجامش بده» در لابلای آهنگ «تو بهتر میتونی، از من بهتر» و پیامهای مختلف نهانی برگردانشده بوده که انگیزهٔ اقدام قربانیان بودهاست. پرونده از سوی قاضی بهدلیل نبود شواهد کافی از جاسازی پیامهای زیرآستانهای در آهنگها، مختومه اعلام شد[۱۴] و قاضی پرونده نیز چنین اظهارداشت: «پژوهش علمی ارائه شده ثابت نمیکند محرکهای زیرآستانهای، حتی اگر ادراک هم شوند، دستمایهٔ شکلگیری و سرعتبخشی اقدامی به این بزرگی شوند. عوامل دیگری جدای محرکهای زیرآستانهای توجیهکنندهٔ رفتار درگذشتگان بودهاند.»[۱۵][۱۶] اعضاء گروه جوداس پریست نیز گفتند که اگر میخواستند فرمانهای زیرآستانهای را در آهنگهایشان بگنجانند که موجب مرگ هواخواهان آن شود که این امر برخلاف اصل تولید میبود و آنها ترجیح میدهند فرمان «صفحههای بیشتری از ما بخرید» را به جای آن درون آهنگهایشان وارد سازند.[۱۷]
در کمپین تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۰ آمریکا، در یک فعالیت تبلیغاتی تلویزیونی برای نامزد جمهوریخواه، جورج بوش واژهٔ دیوانسالاران (BUREAUCRATS) (و گاهی بخشی از آن) در پشتزمینه تصویر نمایش داده میشد که در یک فریم آن فقط بخش انتهایی واژه یعنی RATS بهمعنی موشها در کادر دیده میشد.[۱۸][۱۹] انجمن صنفی ارتباطات آمریکا (افسیسی) مسئله را بررسی نمود،[۲۰] ولی برای این پرونده هرگز کیفرخواستی صادر نشد.
استفاده از پیامهای زیرآستانهای در سینما
همزمان با بیشانگاری پیامدهای پیام زیرآستانهای در فرهنگ عامه، بهکارگیری تصاویر زیرآستانهای در صنعت سینما نیز گسترش یافت. نخستین کاربرد شناختهشده شاید در فیلم ترسناک جنگیر (۱۹۷۴) برای بهرهگیری از تصویر زیرآستانهای دلهرهآور و درعینحال کارساز شیطان سفید چهره (کاپیتان هاودی) که در کابوس پدر کاراس برای چند ثانیه پدیدار میشود، بودهاست.
در فیلم باشگاه مبارزه (محصول ۱۹۹۹) نیز از این شگرد بارها در سکانسهای ماقبل ملاقات شخصیت اصلی فیلم با تایلر دردن (دیگر شخصیت عمدهٔ فیلم با بازی برد پیت) استفاده شد. کارگردان دیوید فینچر حضور تایلر را در فریمهایی برای اثربخشی زیرآستانهای گنجانید (در دقایق ۳:۵۷، ۶:۰۴، ۷:۱۵ و ۱۲:۰۶).[۲۱] وی درباب این کاربرد چنین گفتهاست: «قهرمان فیلم درحال آفرینش تایلر دردن در ذهن خویش است، چنانچه در این دورهٔ زمانی تایلر تنها در دامنهٔ ذهن هشیارش نقش بستهاست.»[۲۲] خود این شگرد، در جایی در فیلم هم توسط تایلر بهکار گرفته میشود. بدین ترتیب که او فریمهایی از تصاویر مستهجن را لابهلای یک فیلم کودکان میگنجاند که پس از نمایش باعث آزردگی و در نتیجه گریستن ناخودآگاه آنان میشود. شوخیای که توسط کارگردان در بخش پایانی خود فیلم هم بهکار گرفته شدهاست.
در فیلم کلوورفیلد (محصول ۲۰۰۸)، میتوان سه تصویر زیرآستانهای را در بخشهای مختلف فیلم، بههنگام واپیچشهای تصویری مشاهده نمود. عکسها در حقیقت فریمهایی از فیلمهای کلاسیک هیولایی چون کینگ کونگ هستند. در گوشه سمت راست بالای پوستر فیلم نیز در ابری برفراز مجسمه آزادی میتوان یک موجود هیولایی با دهانی نیمه باز که در تصویر نهان گشته را یافت.
برای اولین بار دکتر اسکریپچر در کتابی به اسم روانشناسی نوین به تشریح پیامهای پنهان (به انگلیسی: Subliminal Message) پرداخت. دیری نگذشت جیمز ویکاری یک فروشندهٔ پژوهشگر فهمید که فروش پاپکُرن، ۵۷٫۸٪ و فروش کوکاکولا، ۱۸٫۱٪ افزایش یافتند. او دریافت که در فیلمهای سینمایی برای پاپ کورن و کوکاکولا این چنین تبلیغ شده بود: «اگر گرسنه اید پاپ کورن بخورید! تشنه اید؟ کوکا کولا بنوشید» این تبلیغات چنان کوتاه بودند که هیچکس قادر نبود آن را ببیند زیرا هر تبلیغ به مدت ۳هزارم ثانیه نشان داده میشد. اگر موضوع را کمی بازتر کنیم فیلمها از قطعات کوچکی به اسم فریم ساخته شدهاست و واحد آن ثانیه است یعنی در هر ثانیه حدود ۲۵ فریم وجود دارد در کل در هر یک ثانیه ۲۵ تصویر که یک فریم را تشکیل میدهد از جلوی چشم ما عبور میکند در حالی که ضمیر خودآگاه قادر به دیدن تمامی آنها نیست و شاید ۱۰ فریم را بتوانیم ببینیم اما ضمیر ناخودآگاه هر ۲۵ فریم را در ثانیه میبیند و در خود ذخیره میکند. تبلیغات پاپ کورن و کوکاکولا هم در فریمهایی جایگذاری کرده بودند که مستقیماً وارد ضمیر ناخودآگاه شده و چشم قادر به دیدن آن نبود در نتیجه به محض دیدن کلمه تشنه فرد احساس تشنگی میکرد و بنا به تبلیغاتی که وارد ضمیر ناخودآگاه وی شده بود برای رفع تشنگی از کوکا کولا استفاده میکرد و فرد ناچار بود آن را خریداری کند.
اثر گذاری
باور توانایی دریافت زیرآستانهای و دگرگونسازی اندیشه و کردار مردم با این ابزار، دستاویزی برای بسیاری از شرکتها برای آگهی از راه بهکارگیری آن شدهاست. اگرچه تاکنون هیچ گواهی به نشان اینکه گوش فرادهی یا دیدن پیاپی این پیامها روشی کارساز است پیدا نشدهاست. آنچه پژوهشگران روانشناس برآن به اجماع عمومی رسیدهاند این است که پیامهای زیرآستانهای پیامدی قوی و دیرپا بر رفتار ایجاد نمیکنند.[۲۳] و پژوهشهای آزمایشگاهی نیز اثری ضعیف در پس آثار زودگذر کوچک بر روی فکر را آشکار کردند؛ مثلاً پیشآمادهسازی افراد تشنه شنیدن یک واژهٔ زیرآستانهای میتواند در دورهٔ کوتاهی، یک آگهی مربوط به یک نوشابه را مجابکنندهتر جلوه دهد.[۲۴] ولی ارزش شواهد، نشان میدهد که افراد باید به ادراک محرک آگاه باشند پیش از اینکه حرکتی را پدیدآورده یا واکنشهای همیشگیشان به این محرکها را تغییر دهند؛ بنابراین هر چند که ادراک زیرآستانهای ممکن است باعث شود که ما حدسهای درستی در مورد ویژگیهای محرک بزنیم، ولی نمیتواند یک انسان را به سمت مشخصی سوق دهد یا عمیقاً در بهبود عملکرد یک فرد مؤثر باشد. البته در یکی از تحقیقات که داوطلبانه و به صورت تنهایی توسط دکتر بروس لیپتون انجام شدهاست، نشان میدهد که ادراک انسان که بر اساس باورها شکل میگیرد و میتواند بر ساختار شیمیایی خون تأثیر بگذارد و تک تک سلولهای بدن را تحت تأثیر آن باور تغییر دهد، همچنین دکتر لیپتون تأکید میکند که با تغییر ادراک، ذهن شما میتواند تا ژنها و دی ان ای شما را تغییر دهد و بیش از ۳۰۰۰۰ تغییر در هر فرآورده ژن ایجاد کند و در نتیجه کد ژنها و ساختار دی ان ای تغییر پیدا کرده و فرد تغییرات جسمی و تغییرات ذهنی و روانی را تجربه خواهد کرد که بیش از ۹۵ درصد این تغییرات دائمی و همیشگی هستند. دکتر لیپتون با اشاره به اینکه بیشتر باورهای ما تا قبل از این تحقیقات دربارهٔ ژنها،دی ان ای و آر ان ای دربارهٔ تعیین سلامت جسمی و روانی زندگی ما اشتباه بود و در واقع ما میتوانیم ژنهای خود را تغییر دهیم و از بیماریها، باورها و خصوصیات ظاهری ارثی خود را حفظ کنیم و به تصویری که در ذهن خود داریم تبدیل شویم و میتوانیم خودمان تعیین کنیم که چگونه باشیم، ژنها نوع زندگی ما را تعیین نخواهند کرد بلکه ما با افکار، باورها و محیط تعیین میکنیم که کد ژنها و ساختار دی ان ای چگونه باشد و چگونه رفتار کند.[۲۵] اخیراً پژوهشگران دانشگاه یو سی ال اولین شواهد فیزیولوژییکی را مبنی بر آنکه که تصاویر زیرآستانه ای نامرئی توجه مغز را در یک سطح نیمه خودآگاه قطعاً به خود جلب میکند، یافتهاند.نتایج تفصیلی این پژوهش، که در Current Biology منتشر شده، حاکی از آن است که تکنیکهایی مانند تبلیغات زیرآستانه ای که هماکنون در انگلیس ممنوع شدهاست اما در آمریکا قانونی است، قطعاً تأثیر قابل ملاحظه ای بر روی مغز به جا میگذارد. این پژوهش با بهکارگیری FMRI، این موضوع را بررسی کرد که آیا تصویری که شما از آن آگاه نیستید – اما به شبکیه میرسد – تأثیری بر روی فعالیت مغز در کرتکس اصلی بصری، بخشی از درلوب اکسیپتال، دارد. مغز آزمودنیها به شی واکنش نشان داد؛ حتی زمانی که از دیده شدن آن آگاه نبودند. [۲۶]
استفاده درمانی از سابلیمینال
سابلیمینال در واقع یک پیام به ضمیر ناخودآگاه بوده و به نوعی باعث افزایش انرژی بدن برای مقابله با مشکلات بدن است. این روش میتواند برای درمان برخی بیماریها مانند افسردگی، اضطراب و مشکلات مرتبط با توجه تأثیرگذار باشد. همچنین مشخص شده که در مقابله بدن با برخی از دردهای مزمن، روشهای سابلیمینال میتواند موجب کاهش فشار درد بر بدن خواهد شد.[۲۷]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ ریاستی علی، حسینی راضیه، واکاوی بنیادی مفهوم القای زیر آستانه ای و بررسی گستره استفاده از آن در رسانههای جمعی، دومین همایش بینالمللی مدیریت رسانه، ۲۶ دی ماه ۱۳۹۴، تهران ، https://civilica.com/doc/439745/
- ↑ Hassin, R. R. ; Ferguson, M. J. ; Shidlovski, D. ; Gross, T. (2007). "Subliminal exposure to national flags affects political thought and behavior". Proceedings of the National Academy of Sciences (به انگلیسی). PMID 18056813.
{{cite web}}
: نگهداری یادکرد:زبان ناشناخته (link) نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) - ↑ Watkins, Terry (۱۷ مارس ۲۰۰۷). "Rock Music: The Devil's Advocate". Proceedings of the National Academy of Sciences (به انگلیسی). Dial-the-Truth Ministries.
{{cite web}}
: نگهداری یادکرد:زبان ناشناخته (link) - ↑ Von Ulrich, Meyerratken (ژوئن ۱۹۹۷). Untitled بایگانیشده در ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ توسط Wayback Machine. Esotera. Translated from German by Evan Galbraith. Edited by Michael George. Available at reversespeech.com، بازیابی در ۱۷ مارس ۲۰۰۷.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ The Straight Dope: Does subliminal advertising work?, The Straight Dope، بازیابی در ۱۱ اوت ۲۰۰۶
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ Urban Legends Reference Pages: Business (Subliminal Advertising), The Urban Legends Reference Pages, retrieved 2006-08-11
- ↑ Boese, Alex (2002). The Museum of Hoaxes: A Collection of Pranks, Stunts, Deceptions, and Other Wonderful Stories Contrived for the Public from the Middle Ages to the New Millennium, E.P. Dutton, ISBN 0-525-94678-0. pp. 137–38.
- ↑ The Committee for Skeptical Inquiry: The Cargo-Cult Science of Subliminal Persuasion by Anthony R. Pratkanis
- ↑ Lantos, Geoffrey P., The Absolute Threshold Level and Subliminal Messages (PDF), Stonehill College, archived from the original (PDF) on 18 March 2007, retrieved 2007-03-01
- ↑ Subliminal messages in movies and media, archived from the original on 9 March 2009, retrieved 2008-05-21
- ↑ Pratkanis, Anthony R. (Spring 1992), "The Cargo-Cult Science of Subliminal Persuasion", Skeptical Inquirer, Committee for the Scientific Investigation of Claims of the Paranormal, pp. 260–272, archived from the original on 10 August 2006, retrieved 2006-08-11
- ↑ Hammarskjol, Dag (1974), 31st Session 7 October 1974 E Cn 4 1142 Add 2, United Nations Human Rights Commission
- ↑ Kumari, Cara (۱۰ فوریه ۲۰۰۵). "BTK Back" (به انگلیسی). www.kake.com. Archived from the original on 11 February 2005. Retrieved 10 October 2010.
{{cite web}}
: نگهداری یادکرد:زبان ناشناخته (link) - ↑ Vokey, John R. (۲۰۰۲)، «Subliminal Messages»، Psychological Sketches، Lethbridge, Alberta: Psyence Ink، ص. ص ۲۵۰ پیوند خارجی در
|فصل=
وجود دارد (کمک) - ↑ Sophia, Cassiel. "Subliminal Suicide?". Metareligion. Retrieved 17 March 2007.
- ↑ Vance, J. , et al. v. Judas Priest et al. , No. 86-5844, 2nd Dist. Ct. Nev. (August 24, 1990)
- ↑ Van Taylor, David. KNPB Channel 5 Public Broadcasting, 1982: Dream Deceivers: The Story Behind James Vance Vs. Judas Priest.
- ↑ Crowley, Candy. "Bush says 'RATS' ad not meant as subliminal message بایگانیشده در ۲۵ نوامبر ۲۰۰۵ توسط Wayback Machine" CNN.com، مورخ ۱۲ سبتامبر ۲۰۰۰. بازیابی در ۱۶ دسامبر ۲۰۰۶
- ↑ «Smoking Pistols: George "Rat Ad" Bush and the Subliminal Kid». بایگانیشده از اصلی در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۰. دریافتشده در ۲ اکتبر ۲۰۱۰.
- ↑ مورخ ۱۹ سبتامبر ۲۰۰۰ Speech by Commissioner Harold Furchtgott-Roth: The FCC's Investigation of "Subliminal Techniques:"
- ↑ Smith, Gavin (سپتامبر/اکتبر ۱۹۹۹)، «Inside Out: Gavin Smith Goes One-on-One with David Fincher»، Film Comment، ج. دوره ۳۵ ش. شماره ۵، ص. ص ۶۵ تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ Martin, Kevin H. (2000). "A World of Hurt". Cinefex.
{{cite journal}}
: Unknown parameter|month=
ignored (help) - ↑ Pratkanis, A. R. ; Greenwald, A. G. (۱۹۸۸)، «Recent perspectives on unconscious processing: Still no marketing applications»، Psychology and Marketing، ش. شماره ۵، ص. ص ۳۳۷
- ↑ Strahan, E.، «Subliminal priming and persuasion: Striking while the iron is hot»، Journal of Experimental Social Psychology، ش. شماره ۳۸، ص. صص ۵۵۶–۵۶۸
- ↑ https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC6438088/
- ↑ ریاستی علی، حسینی راضیه، واکاوی بنیادی مفهوم القای زیر آستانه ای و بررسی گستره استفاده از آن در رسانههای جمعی، دومین همایش بینالمللی مدیریت رسانه، 26 دی ماه 1394، تهران ، https://civilica.com/doc/439745/
- ↑ Borsook, David; Youssef, Andrew M.; Barakat, Nadia; Sieberg, Christine B.; Elman, Igor (2018-5). "Subliminal (latent) processing of pain and its evolution to conscious awareness". Neuroscience and biobehavioral reviews. 88: 1–15. doi:10.1016/j.neubiorev.2018.02.015. ISSN 0149-7634. PMC 5985199. PMID 29476771.
{{cite journal}}
: Check date values in:|date=
(help)https://beheshtiyan.ir/subliminal-messages/
برای مطالعهٔ بیشتر
- Boese, Alex (2006), Hippo Eats Dwarf: A Field Guide to Hoaxes and Other B.S., Orlando: Harcourt, pp. 193–195, ISBN 0-15-603083-7
- Dixon, Norman F. (1971), Subliminal Perception: The nature of a controversy, New York: McGraw-Hill, ISBN 0-07-094147-5
- Greenwald, A. G. (1992)، «New Look 3: Unconscious cognition reclaimed»، American Psychologist، ج. ۴۷ ش. ۶، ص. ۷۶۶–۷۷۹ بیش از یک پارامتر
|نشریه=
و|ژورنال=
دادهشده است (کمک) - Holender, D. (1986), "Semantic activation without conscious identification in dichotic listening, parafoveal vision, and visual masking: A survey and appraisal", Behavioral and Brain Sciences, 9 (1): 1–23
- Merikle, P. M.; Daneman, M. (1998), "Psychological Investigations of Unconscious Perception", Journal of Consciousness Studies, 5 (1): 5–18
- Watanabe, T. ; N, J. ; Sasaki, Y. (2001)، «Perceptual learning without perception»، Nature، ج. ۴۱۳ ش. ۶۸۵۸، ص. ۸۴۴ بیش از یک پارامتر
|نشریه=
و|ژورنال=
دادهشده است (کمک) - Seitz, A. R. ; Watanabe, T. (2003)، «Psychophysics: is subliminal learning really passive?»، Nature، ج. ۴۲۲ ش. ۶۹۲۷، ص. ۳۶ بیش از یک پارامتر
|نشریه=
و|ژورنال=
دادهشده است (کمک) - United States Senate, Ninety-ninth Congress, First Session on Contents of Music and the Lyrics of Records (September 19, 1985), Record Labeling: Hearing before the Committee on Commerce, Science, and Transportation, Washington, DC: U.S. Government Printing Office
{{citation}}
: نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link)
- نگهداری یادکرد:زبان ناشناخته
- نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان
- پیوندهای ویبک الگوی بایگانی اینترنت
- خطاهای یادکرد: پیوندهای بیرونی
- صفحههایی که از یادکرد وب با پارامتر وضعیت پیوند استفاده میکنند
- خطاهای یادکرد: تاریخ
- صفحههای دارای ارجاع با پارامتر پشتیبانینشده
- مقالههای دارای واژگان به زبان انگلیسی
- صفحههای دارای ارجاع با متغیر تکراری
- ادراک
- ارتباطات انسان
- تبلیغات
- دستگاه حسی
- روانشناسی
- روشهای تبلیغات سیاسی
- مطالعات خودآگاهی